جاده جنگ عنوان رمانی پنج جلدی است به قلم منصور انوری که به واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و فعالیت مبارزاتی گروههای اسلامی می پردازد
بینالود و اهالی روستا همراه با طلوع فجر از خواب بیدار میشوند. در افق سواری به چشم میخورد که نزدیک میشود. مردی سوار بر اسب سیاه که به ترک او زن جوانی با شنل سرخرنگ نشسته است. عزیز یکی از اهالی روستاست که با دیدن سوار مدام تکرار میکند: «بلای آسمانی» سوار و همسرش به اطراف روستا، بقعه و باغهای روستا میرسند و همه چیز را میبینند. مرد سوار با دیدن کلبه باغی حالش دگرگون میشود و در پاسخ به سؤال زن، میگوید که بخشی از دوران کودکیاش را در این کلبه گذرانده است. زمان به گذشته و خاطرات کودکی مرد سوار برمیگردد. همراه با حرکت اسب و سوارانش در روستا، خاطرات گذشته جان میگیرند. زمان به سال ۱۳۲۰ و جنگ جهانی و وضعیت ایران در آن دوره برمیگردد. مانورهای هوایی و حملة جنگندههای روسی به مشهد و اطراف آن سید رشید پدر کودکی به نام رضا در سفری به عشقآباد گم میشود و دیگر بازنمیگردد. همسرش صنم با کودکش رضا به بینالود میآیند تا تحت نظر سید صالح (برادر رشید) زندگی کنند و حالا رضا بزرگ شده و سرباز است. روسها در بینالود شروع به جادهسازی کردهاند و خود او ردوست ایران معرفی میکنند. رضا و سوار (تیمور) دو دوست قدیمی بعد از ده سال جدایی همدیگر را پیدا میکنند. هر دو بزرگتر شده و تغییر کردهاند. و رضا در این تردید به سر میبرند که شاید تیمور، همان مرگان ناآور و سلحشور است. رضا شاه میرود و شاه جوان به سلطنت میرسد. عالیه (ستوان روسی) به رضا پیشنهاد می دهد بهعنوان راننده به استخدام نیروی نظامی روس درآید. و رضا به پیشنهاد این زن فکر میکند و مردد است که میتواند رانندگی برای قاتلان پدرش را بپذیرد. و میپذیرد و برای بردن تدارکات با تعداد دیگری راننده ایرانی، به مأموریت اعزام میشود.
جاده جنگ عنوان رمانی پنج جلدی است که منصور انوری آن را نوشته است. جلد اول این کتاب در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات سوره مهر با قیمت ۸۹۰۰ تومان و با شمارگان ۲۵۰۰ جلد و در ۴۰۳ صفحه چاپ شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
منصور انوری در بخشی از این کتاب مینگارد:
گذرگاه از غرش مهیب پرندگان تیز پروازی که مانند اجل معلق ظاهر شده بودند، پر شد. همه چیز در یک لحظه به هم ریخت. چهارپایان رمیدند. بارها فرو ریخت. زنها و کودکان از وی شترها و قاطرها و الاغها سرنگون شدند. مرکبهای رمیده، وحشت کرده، به هر سو میتاختند و در مسیر فرار هر کسی را لگدمال میکردند. پیادهها به سمت دامنه میگریختند و زیر دست و پای دیگران و مرکبها به زمین میغلتیدند. پنج شیء سیاه رنگ، با غرش رعبآور خود، از فراز گذرگاه عبور و در پس دو قله تنگ از دو قله تنگ از دید محو شدند.
جاده جنگ جلد اول به قلم منصور انوری با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه توسط انتشارات سورهمهر به چاپ رسیده است.